سفرنامه حج -1
حاجی کوچولو سسسسسلام
عزیزم ببخشید انقدر دیر دارم برات سفرنامه حجمون رو می نویسم توی یکی از پست ها برات مفصل دلایل این کم کاریهای این چند وقت را می گم بگذریم
بعد از کلی آماده شدن و خداحافظی مراسم ختم قرآن ما بامداد روز 93/2/5ساعت 4 صبح با اتوبوس کاروان راهی تهران فرودگاه مهرآباد شدیم البته بگم که من بسیار نگران بودم که شما با مساله اتوبوس کنار میایی یا نه که دیدم خیلی هم خوشت اومد وتند تند به خاله جون اینا و شیما جون که پا یین اتوبوس بودن می گفتی این busچقدر خوبه و ناگفته نماند به محض حرکت اتوبوس نرسیده به پلیس راه شما خوابیدی و فرودگاه مهرآباد بیدارشدی
پس ثبت می کنیم :
اولین اتوبوس سوار شدن آقا صدرا
این هم عکس صدرا جون که رفته آرایشگاه آرتمن یا به قول خودش عمو فرهاد قبل از سفر
بعد از رسیدن به فرودگاه دیدیم دایی جون و مریم جون با یک صبحانه مفصل توی فرودگاه منتظرمون هستند که انصافا زحمت کشیده ودستشون درد نکنه
بعد از خوردن صبحونه سریعا مارا خواستن برای رفتن به سمت سالن های اصلی و مااز دایی جون اینا خداحافظی کردیم که البته باز هم با یک هدیه برای شما ما را شرمنده کردن و 100 تومن پول به شما به عنوان سر راهی دایی جون داد که باز هم ازشون به قول خودت سپاسگذارم وپس از طی مراحل قانون رفتیم سالن انتظار و منتظر برای سوار شدن به هواپیما البته پرواز ما ساعت 12:30 دقیقه بود خوب خیلی زود اونجا بودیم وشما حساب بازی کردی البته سالن هم بسیار خلوت بود
پس ثبت می کنیم :
اولین حضور صدرا در فرودگاه
آقا صدرا در حال دیدن هواپیماها یا به قول خودش air plane
پرواز کاملا طبق برنامه و بدون تاخیر انجام شد وانصافا مثل همیشه بچه ها ی ماهان وبسیار خوب ومودب بودن
البته در ابتدا یک مشکلی وجود داشت واونهم این بود که چون کارت پروازها را قبلا حج وزیارت خودش گرفته بود هر کدام از ما صندلیمون در یک قسمت هواپیما بود که البته با همکاری مهماندارهای محترم مشکل حل شد و یکی از ردیفهای 4 نفره وسط را دراختیار ما گذاشتن که شماهم بسیار راحت بودی
ابتدای حضور آقا صدرا در هواپیما
مدت پرواز سه ساعت بود که شما بسیار لذت بردی خصوصا از take offهواپیما وسرعت ناشی از اون وبازهم مثل برنامه اتوبوس بسیار خوب همکاری کردی و وقتی برات توضیح دادم که تا علامت کمربند بالای سر روشنه نباید کمربند را باز کنی کاملا تا انتهای سفر این مسئله را رعایت کردی (فدای اون هوش و دقتت بشم من )
در حین پرواز هم حسابی با هدیه هواپیماییی ماهان (مدادرنگی و کتاب) مشغول بودی ولذت بردی وبازی کردی و البته اصلا هم نخوابیدی
بعد از یک پرواز خوب وآروم ساعت 4 به وقت ایران به فرودگاه جده رسیدیم
انصافا برخوردپرسنل فرودگاه جده بسیار خوب بود وبدون هیچ مشکلی وارد کشور عربستان شدیم
پس ثبت می کنیم
اولین مسافرت خارج از کشور آقا صدرا
آقا صدرا فرودگاه جده
بعد از خوندن نماز با اتوبوس به سمت شهر عشق و آرامش یعنی مدینه منوره راه افتادیم
و بعد از خوردن یک شام ساده ودر یک مکان کلا نه خیلی تمیز ساعت 9:30 به وقت عربستان وارد هتلمون در شهر مدینه شدیم
ما تقریبا حدود یک ساعت ونیم اختلاف ساعت با کشور عربستان داریم
عزیزم من وبابا جون خیلی دوستت داریم
سه شنبه 3/4/93 ساعت 2:28 دقیقه بامداد