پسر 4 ساله

صدرای عزیزم سلام

تولدت مبارک، چهار سالت تکمیل شد و الان در ابتدای سال پنجم زندگیت هستی، امیدوارم همیشه تندرست و با نشاط باشی و همینطور که ستاره شرینی داری و هر کس در هر سن و سالی از تو خوشش میاد و یه جوری جذب تو میشه، همیشه جذاب باشی.

عزیز دل مامان و بابا، خیلی وقته که برات ننوشتیم، دلیل اون هر چی که میخاد باشه، ولی اینو بدون تحت هر شرایطی عاشقانه دوست داریم .

بیش از یک ساله که به مهد کودک میری، و الان پس از این مدت خوشحالیم که تصمیم درستی گرفتیم و البته با رفتارهایی که از خودت تو این مدت در مهد از خودت نشون دادی ما رو به این نتیجه رسوندی. مربیان و مدیریت مهد آفرینش ( خانم مهشید، خاله الهام، خاله شیرین، خاله مرضیه و بقیه خاله های دیگه ) خیلی از رفتارهای مودبانه و با وقار تو راضی هستند و من فکر میکنم صدرای عزیز دل مامان و بابا به یه جنتلمن واقعی تبدیل شده، همون چیزی که من آرزوشو همیشه داشتم و از این بابت هم از خداوند متعال و هم از شما سپاسگزارم.

این روزا دیدن حرکات، رفتارها و صحبت کردن شما برای ما یه افتخار شده و بعضی وقتا اون شوخی های ریزی که شما با من و مامان میکنی نمیدونی چه لذت و حالی به ما میده، صادقانه میگم بعضی وقتا که به یاد مسایل و مشکلات کسب و کار و معیشت روزانه که خیلی سخت شده می افتم، کافیه که یه لحظه تو رو ببینم و یا تو به نظرم بیایی، همون یه لحظه کافیه که همه افکار مشغول شده منفی رو پاک کنه و دوباره یادم بیاد که چه خوشبختیم که تو رو داریم و با تو خوشحالیم و از یکتای بی همتا سپاسگزاری کنم.

خیلی چیزا توی ذهنم هست که برات بنویسم ولی در عمل خیلی سخت میشه چونکه اینقدر خاطرات زیبا برامون درست کردی که نمی تونم انتخاب کنم،امیدوارم وقتی که خودت تونستی این مطالب رو بخونی بتونی درک کنی که چقدر عشق پشت این نوشتن هاست.

برات سلامتی و موفقیت در همه امور زندگی آرزو میکنم و از خدای بزرگ میخام هیچگاه الطاف خودش رو از تو دریغ نکنه.

دوستدار همیشگی مامان سارا و صدرای قهرمان، حسین.

بیست و هفتم آبان نود و چهار