اتوبوس سواری اقا صدرا
سلام عسلکم
چند وقت پیش اتفاق جالبی افتاد ما با مامان جون وخاله جون اینا از خونه خاله جون زری مامان می خواستیم برگردیم که همه تصمیم گرفتند با اتوبوس شرکت واحد برگردند و من هم مثل همیشه نگران از اذیت شدن شما مخالفت کردم که خاله جون ناهید مسئولیتش را به عهده گرفت
نکته جالبش اینکه شما به حدی از این اتوبوس سواری که برای اولین بار انجام گرفته بود خوشحال بودی که با اینکه مسیر طولانی بود صدات در نیامدآفرین پسر گلم
این هم عکس شما در اتوبوس
صدرا وخاله جون سحر که تمام مدت مواظب شما بود
عزیزم خیلی قشنگی ومن هم خیلی دوستت دارم بوسسسسسسس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی