صدرا (عسلک مامان وبابا)صدرا (عسلک مامان وبابا)، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

صدرا عسلک مامان وبابا

واکسن یک سالگیت مبارک عزیزم

پسر شجاع مامان وبابا سلام روز چهارشنبه بعد ازچند روز تاخیر به علت کسالت شما وهمچنین رفتن به آتلیه برای انداختن عکسهای روز یکسالگی شما یعنی در تاریخ91/9/1 رفتیم درمانگاه و با یک جعبه شکلات برای شیرین کردن کام دوستان خوب وخوش اخلاق درمانگاه حاج خیری  عملیات تزریق واکسن MMRرا انجام دادیم و مراقبتهای شما : وزن : 10/400 کیلو گرم قد : 75 سانتی متر دور سر : 47 سانتی متر عزیزم خدا را شکر که هم چیز در حد عالی وخوبه و اما چرا پسر شجاع : چون وقتی که خانم مهربون درمانگاه داشتن واکسن شما را تزریق می کردن شما گریه نکرید (تازه مامان هم برخلاف تمام واکسنهای قبلی شما گریه نکرد )به خاطر ...
4 آذر 1391

آقا صدرا وتاسوعا وعاشورای حسینی

گل پسری باز هم سلام عزیزم این روزها مصادفه با تاسوعا وعاشورای حسینی آیینی که از دیر باز برای شیعیان مهم ومقدسه ومردم با عزاداریشون برای افرادبزرگی که در دین اسلام بودن یاد آنها را گرامی می دارن گذشته از این که چقدر در این آیین ومراسم خرافات ومسائل که شاید دور از اصل پیام عاشورا باشه وارد شده ولی من وباباجون تصمیم گرفتیم شما را به بیرون ببریم تا این مراسم را ببینید چون باباجون معتقد ما همه چیز را به شما باید نشون بدیم وبرات توضیح بدیم تا خودت بتونی بهترین تصمیم را برای عقایدت بگیری که امیدوارم همیشه بهترین تصمیم ها رابگیری اما یک نکته جالب : شما راکه برای دیدن هئیت بردیم دوتا اتفاق جالب افتاد اول این...
4 آذر 1391

مژده مژده اولین گامهای آقا صدرا

عسلک مامان سلام عزیز مامان دو سه روز پیش شما گل پسری اولین قدمای زیبا را بر روی زمین گذاشتی و من وباباجون مثل آدمهای که بهترین هدیه های ممکن را گرفته خوشحال وذوق زده شدیم امیدوارم همیشه در زندگیت قدمهای مثبت ومحکمی را برداری یادت باشه که هر گام مثبتی را که برداری مامان و بابا همراه وکنارت هست عزیزم خیلی دوستت داریم ...
4 آذر 1391

باز هم مرواریدهای کوچک آقا صدرا

عسل مامان سلام باز هم دندان های قشنگ گل پسری دیروز وقتی داشتم باهات بازی بازی می کردم دهان قشنگت را که از خنده باز کردی دیدم به به، پنجمین دندان آقا صدرا نیش زده مامانی مبارکت باشه عزیز دلم حالا دلیل بی قراریهای چند روز گذشتت معلوم شد مامانی باید قول بدی از دندونات خوب مراقبت کنی عزیزم هروز بیشتر از روزقبل دوستت دارم   ...
4 آذر 1391

شمارش معکوس تا تولد یکسالگی بزرگترین بهانه زندگی 3

سلام آقا صدرا فقط روز دیگه تا تولد صدرا عسلک مامان وباباجون خیلی وقته تنبل شدم و برات نمی نویسم، هر دفه خواستم بنویسم مطابق معمول بهانه های الکی باعث میشد که هیچ کاری نکنم، از این بابت از پوزش می خوام و ازت میخوام که در آینده مثه من نشی و هر کاری به موقع به انجام برسونی. امروز واقعا یه روز خوب برای من و مامانت بوده و سالهای آینده هم همینطور. آره عزیز دلم من و مامانی امروز یاد پارسال افتادیم که فقط یه روز دیگه باید در انتظار دیدن روی ماهت در انتظار می بودیم. یادمه که بعد از غروب آفتاب به همراه خاله جون سپیده و مامانی رفتیم بیمارستان که مهیای حضور شما بشیم و باقی ماجرا که در صفحات قبلی برات نوشتیم و الان لزومی نداره که دوباره اونارو...
26 آبان 1391

6 ماهگی آقا صدرا (جبران مطالب ننوشته 4)

عسلک سلام عزیز دلم میدونم خیلی این مطالب را دیر دارم برات می نویسم ولی باور کن همش علتش اینه که شما گل پسری دائما رسیدگی می خواهی ومامانی وقتش خیلی کم ببخشید و اما 6 ماهگی گل پسر قند عسل  عزیزم روزی که شما 6ماهتون کامل شد یعنی 91/2/26 من وباباجون وشما رفتیم براتون چند تا هدیه کوچیک خریدیم    که خیلی هم خوشحالت کرد من هم عکس شما وهدیه هات را برات می گذارم تبصره 1 :شما کوبت را خیلی دوست داری والبته همه اطرافیان هم و همچنین کفشدوزکت که الان وسیله بازی شما در صندلی ماشینت هست تبصره 2:شما هیچوقت تشک بازیت رازیاد دوست داشتی تبصره 3:حلقه ها راکه خیلی هم دو...
23 آبان 1391

اولین ظرف غذای آقا صدرا(جبران مطالب ننوشته 3)

عسلکم سلام عزیز مامان با نزدیک شدن به پایاین 5ماهگی شما یعنی در 5 ماه دوهفته بالاخره مامان تصمیم گرفت شما را با دنیای زیبا غذاها آشنا کنه           وبرای بالا یردن کیفیت غذا وحفظ سلامتی شما من وباباجون تصمیم گرفتیم برای طبخ غذاهای شما از قابلمه مسی استفاده کنیم (خوب مادر نمونه ام دیگه ) اینم ظرف غذای گل پسر نوش جونت عزیزمادر گوارای وجودت خیلی خیلی دوستت داریم بوسسسسس ...
23 آبان 1391

مبارک مبارک تفلدت مبارک

صدرای عزیزم با آمدنت بر سر تقویم منت گذاشتی ماه آبان را خجالت زده کردی و عدد 26 را شرمنده خود ساختی عزیزه دل خاله تولدت مبارک     جوجه ی خاله می خوام خودم بیام واست برقصم نوشته شده توسط خاله سپیده ...
23 آبان 1391

شمارش معکوس تا تولد یکسالگی بزرگترین بهانه زندگی

عسلک مامان وبابا سلام زمین در انتظار تولد یک برگ ...من در حال شمارش معکوس...صفر همیشه پایان نیست ...گاه آغاز پروازاست فقط روز تا تولد صدرا عسلک مامان وباباجون   عزیزم ،بهترین وقشنگترین بهانه زیستن ،شمارش معکوس برای اولین تولد وجودت به کمتر از یک هفته رسیده و من بی نهایت منتظر این روز هستم   عزیزم الان که برات می نویسم باران زیبای پاییزی هم در حال باریدن ونوید نزدیک شدن یکی از بهترین روزهای خدا را به ما می ده عزیزم از خدا متشکرم بابت وجود نازت در زندگی ما     از خدا متشکرم بابت تمام خنده ها ،گریه ها،زیباییها و معصومیت قشنگ شما عسلک عزیزم فقط آنقدر برات بگم که ...
22 آبان 1391