برنامه های از شیر گرفتن
عزیزم سلاممممممممم همانطور که گفتم بالاخره شما روز عید قربان با می می بابای کردی وبرای اینکه این روزها به شما سخت نگذره سعی کردیم با بابا جون شما را بیرون از خونه ببریم همون روز عیدقربان رفتیم مرکز تهیه وفروش وپخت ماهی نزدیک خیرآباد که حسابی بازی کردی وچون ظهر هم نخوابیدی انقدر هلاک بودی که شب راحت خوابیدی ولی شب آنقدر گریه کردی ومن پا به پای شما گریه کردم که دوبار تا صبح شیر خوردی بیمرم الهی آنقدر نفس زدی که حد نداره منم دلم نیامد گفتم مگه می خوام زجر کشت کنم آقا صدرا به قول خودش بدنبال فیش فیش(fish) وبعد از فیش هم بازی در فضای سبز که خیلی دوست داری وهر جا دوتا درخت می بینی می گی پارک وقت...
نویسنده :
sara jafari
15:40