نامه دوم
سلام عزیز دلم
امیدوارم حال خوبی داشته باشی و سیر تکاملت هم به خوبی پیش بره. ببخشید که چند روزی توجه کمی بهت داشتم چون سرم خیلی شلوغ بود و درگیر یک سری از کارهای دایی جون ابوالفضل بودم که با دعای تو و همت همکارای دایی جون به خوبی به اتمام رسید.
امروز شنبه 25/4/1390 هست و شب نیمه شعبان که تولد امام زمانه. مامانی و من به امید خدا فردا که یه روز خجسته و بزرگیه اسم قشنگت رو انتخاب مکنیم و از فردا با اسمت تو رو صدا می زنیم تا بیشتر از این از دست ما عصبانی نباشی.
راستی داشت یادم می رفت که بگم عمه جون زری و عمو جون رضا و فاضل و فرشته هم از سفر حج برگشتن و کلی هم برای تو سوغاتی های خوشگل خریدن که تو با دیدنشون خیلی خوشحال و خوشگل میشی.
تا فردا که اسم قشنگت رو انتخاب کنیم ازت خداحافظی میکنم و امیدوارم همیشه سرحال و شنگول باشی و مامانی رو اذیت نکنی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی